ماریجوانا، که با نامهای دیگر مانند گل، علف یا حشیش نیز شناخته میشود، مادهای است که از گیاه کانابیس (Cannabis) به دست میآید. ترکیب فعال اصلی در ماریجوانا تتراهیدروکانابینول (THC) است که اثرات روانگردان دارد و باعث تغییرات در ادراک، خلقوخو، و رفتار میشود. همچنین، ماریجوانا دارای ترکیبات دیگری مثل کانابیدیول (CBD) است که برخلاف THC اثرات روانگردان ندارد و به دلیل خواص ضدالتهابی و ضد اضطراب مورد توجه قرار گرفته است.
فواید احتمالی ماریجوانا:
- کاهش درد:
- ماریجوانا میتواند به کاهش دردهای مزمن، بهویژه در افراد مبتلا به بیماریهایی مانند آرتروز، سرطان، و اماس کمک کند. این خواص به دلیل اثرات ضدالتهابی و تأثیر THC بر سیستم عصبی است.
- بهبود خواب:
- برخی افراد از ماریجوانا برای بهبود کیفیت خواب و کاهش بیخوابی استفاده میکنند، زیرا میتواند اثر آرامبخش داشته باشد.
درمان اختلالات خواب با rTMS - کاهش اضطراب و افسردگی (بهصورت موقت):
- ماریجوانا، بهویژه ترکیبات غیر روانگردان مثل CBD، ممکن است در کوتاهمدت به کاهش اضطراب و افسردگی کمک کند. البته این اثرات ممکن است برای همه افراد یکسان نباشد و در برخی افراد مصرف منجر به افزایش اضطراب شود.
رفع اضطراب و افسردگی - درمان صرع و اختلالات عصبی:
- CBD در درمان برخی از انواع صرع و اختلالات عصبی مؤثر است. داروهای مبتنی بر CBD توسط سازمانهای دارویی برای درمان اختلالات صرع در کودکان تأیید شده است.
- تحریک اشتها:
- ماریجوانا میتواند اشتها را افزایش دهد و به افرادی که به دلایلی مثل سرطان یا HIV از کمبود اشتها رنج میبرند، کمک کند.

ضررها و عوارض مصرف ماریجوانا:
- اختلالات شناختی:
- مصرف منظم و طولانیمدت ماریجوانا میتواند بر حافظه، تمرکز، و یادگیری تأثیر منفی بگذارد. این اثرات بهویژه در افرادی که در سنین جوانی شروع به مصرف کردهاند و مغز آنها هنوز در حال رشد است، بیشتر دیده میشود.
- افزایش خطر ابتلا به اختلالات روانی:
- مصرف ماریجوانا، بهویژه در مقادیر زیاد و در افراد مستعد، میتواند خطر بروز اختلالات روانی مانند اضطراب، افسردگی، و حتی روانپریشی (اسکیزوفرنی) را افزایش دهد. این بهویژه در افرادی که سابقه خانوادگی اختلالات روانی دارند، خطرناکتر است.
اسکیزوفرنی و گل - اعتیاد و وابستگی:
- با اینکه ماریجوانا بهعنوان یک ماده اعتیادآور قوی شناخته نمیشود، برخی افراد ممکن است به آن وابستگی روانی پیدا کنند و در صورت مصرف منظم دچار اعتیاد شوند. نشانههای ترک ماریجوانا شامل اضطراب، تحریکپذیری، و بیخوابی است.
- مشکلات ریوی:
- مصرف ماریجوانا به شکل دود میتواند به ریهها آسیب بزند و خطر ابتلا به مشکلات تنفسی مانند برونشیت و آسم را افزایش دهد. هرچند مصرف آن از نظر سرطان ریه همچنان بهطور قطعی تأیید نشده است، اما ترکیبات سمی موجود در دود آن مشابه دخانیات است.
- کاهش انگیزه و عملکرد اجتماعی:
- مصرف منظم ماریجوانا میتواند منجر به کاهش انگیزه، علاقه به کار و تحصیل، و عملکرد اجتماعی شود. این حالت به نام “سندرم بیانگیزگی” شناخته میشود.
- تأثیرات منفی بر سیستم قلبیعروقی:
- مصرف ماریجوانا میتواند باعث افزایش ضربان قلب و در برخی موارد افزایش فشار خون شود، که این امر ممکن است خطر مشکلات قلبی را بهویژه در افرادی که از پیش مشکلات قلبی دارند، افزایش دهد.
- اختلالات در رشد مغزی (در نوجوانان):
- تحقیقات نشان دادهاند که مصرف ماریجوانا در سنین پایین میتواند رشد و توسعه مغز را تحت تأثیر قرار دهد و منجر به مشکلات بلندمدتی در عملکرد شناختی شود.
نتیجهگیری:
ماریجوانا دارای برخی فواید پزشکی اثباتشده، مانند کاهش درد و درمان برخی از اختلالات عصبی، است. با این حال، مصرف آن میتواند عوارض جانبی قابلتوجهی داشته باشد، بهویژه اگر بهصورت مکرر و در سنین پایین مصرف شود. تصمیمگیری در مورد استفاده از ماریجوانا باید با دقت و با مشورت پزشکان و متخصصان سلامت انجام شود تا خطرات احتمالی کاهش یابد.
دلایل مصرف ماری جوانا یا “گل” در میان جوانان میتواند متنوع باشد و از عوامل روانی، اجتماعی، و زیستی تأثیر بگیرد. برخی از دلایل اصلی مصرف ماری جوانا در جوانان عبارتاند از:
1. کنجکاوی و فشار اجتماعی
- کنجکاوی: بسیاری از جوانان به دلیل کنجکاوی و میل به تجربه چیزهای جدید به سمت مصرف ماری جوانا جذب میشوند. این کنجکاوی ممکن است از دوستان یا رسانهها برانگیخته شود.
- فشار اجتماعی: فشار همسالان و دوستان یکی از مهمترین دلایل مصرف ماری جوانا است. وقتی جوانان خود را در جمعی میبینند که دیگران مصرف میکنند، ممکن است برای احساس تعلق و پذیرش در گروه، به این عمل ترغیب شوند.
2. کاهش استرس و اضطراب
- برخی جوانان از ماری جوانا برای مقابله با اضطراب، استرس، یا افسردگی استفاده میکنند. آنها ممکن است باور داشته باشند که مصرف مواد میتواند به کاهش تنشهای روانی و بهبود حال عاطفی کمک کند.
- این افراد اغلب به ماری جوانا به عنوان یک راه فرار از مشکلات یا مسائل روزمره خود نگاه میکنند، حتی اگر این راهحل موقتی و ناپایدار باشد.

3. تفریح و سرگرمی
- برخی جوانان ماری جوانا را بهعنوان یک ابزار تفریحی میبینند. آنها از این ماده برای افزایش لذت و تغییر درک حسی خود استفاده میکنند. تغییرات در احساسات و ادراک میتواند جذاب به نظر برسد و تجربه مصرف برای برخی افراد نوعی سرگرمی باشد.
4. تأثیر رسانهها و فرهنگ عمومی
- در بسیاری از فرهنگهای مدرن، مصرف ماری جوانا عادیسازی شده است. فیلمها، موسیقی، و رسانههای اجتماعی گاهی اوقات مصرف این ماده را به شکل غیرمستقیم تبلیغ میکنند یا حداقل آن را کمتر مضر نشان میدهند.
- برخی از چهرههای مشهور و هنرمندان نیز مصرف ماری جوانا را ترویج میدهند، که میتواند جوانان را به مصرف آن ترغیب کند.
5. اعتقاد به کمخطر بودن
- بسیاری از جوانان تصور میکنند که ماری جوانا نسبت به مواد مخدر دیگر مثل الکل یا مواد مخدر سنگین کمخطرتر است. با افزایش قانونیسازی ماری جوانا در برخی کشورها، این تصور نیز تقویت میشود که مصرف این ماده بیخطر یا حداقل کمخطرتر از مواد دیگر است.
6. احساس استقلال و تمرد
- مصرف ماری جوانا ممکن است برای برخی از جوانان نمادی از تمرد در برابر والدین یا جامعه باشد. آنها از طریق این مصرف میخواهند نشان دهند که تصمیمات و انتخابهای مستقلی دارند و به فشارهای اجتماعی یا خانوادگی مقاومت میکنند.
7. دسترسی آسان
- دسترسی نسبتاً آسان به ماری جوانا در بسیاری از جوامع، به خصوص در محیطهای آموزشی یا مناطق خاص، یکی از دلایل مهم مصرف است. وقتی یک ماده مخدر بهراحتی در دسترس باشد، احتمال مصرف آن نیز افزایش مییابد.
8. تأثیرات زیستی و ژنتیکی
- برخی مطالعات نشان دادهاند که برخی افراد به دلیل زمینه ژنتیکی و یا نوع ساختار مغزی ممکن است بیشتر به مصرف مواد مانند ماری جوانا جذب شوند. ناهنجاریهای در سیستم دوپامین و پاداش مغز میتواند یکی از این عوامل باشد.
9. کاهش خستگی یا افزایش خلاقیت (تصور اشتباه)
- برخی جوانان به اشتباه فکر میکنند که مصرف ماری جوانا میتواند به افزایش خلاقیت یا انرژی آنها کمک کند، یا اینکه آن را بهعنوان روشی برای کاهش خستگی و بیحوصلگی میبینند.
نتیجهگیری:
مصرف ماری جوانا در میان جوانان از ترکیبی از عوامل فردی و اجتماعی تأثیر میگیرد. اگرچه ممکن است برای برخی جوانان یک تجربه تفریحی یا راهی برای مقابله با استرس باشد، مصرف طولانیمدت آن میتواند به مشکلات جدی روانی و جسمی منجر شود. شناخت و درک این عوامل میتواند به ارائه راهکارهای مناسب برای پیشگیری و درمان کمک کند.
ترک مصرف ماری جوانا با استفاده از تحریک مغناطیسی فراجمجمهای (rTMS) یکی از رویکردهای جدید در درمان اعتیاد است. rTMS یک روش غیرتهاجمی است که با استفاده از پالسهای مغناطیسی به تحریک نواحی خاصی از مغز کمک میکند. این روش در درمان اختلالات روانی مانند افسردگی، اضطراب، و حتی برخی از انواع اعتیاد مورد استفاده قرار میگیرد.
در مورد ترک ماریجوانا، rTMS بر نواحی از مغز که مسئول پاداشدهی و کنترل خود هستند، بهویژه قشر پیشپیشانی (prefrontal cortex) تأثیر میگذارد. این نواحی نقش مهمی در کنترل هوس و رفتارهای تکانشی دارند. با تحریک این مناطق، rTMS میتواند به کاهش ولع مصرف و بهبود کنترل رفتار کمک کند.
فواید و کاربردهای rTMS برای ترک ماری جوانا:
- کاهش ولع مصرف (Craving): تحقیقات نشان دادهاند که rTMS میتواند ولع مصرف را در افرادی که به مواد مخدر معتاد هستند، کاهش دهد. این روش با تأثیر بر بخشهایی از مغز که با احساس پاداش و لذت مرتبط است، کمک میکند تا نیاز به مصرف مواد کاهش یابد.
- بهبود تنظیم عاطفی: یکی از دلایل مصرف ماریجوانا برای برخی افراد، مدیریت استرس یا افسردگی است. rTMS میتواند به تنظیم بهتر عواطف و کاهش اضطراب یا افسردگی کمک کند و به این ترتیب مصرف مواد مخدر کاهش یابد.
- تأثیر بدون نیاز به دارو: rTMS یک روش غیرتهاجمی و بدون نیاز به دارو است، بنابراین عوارض جانبی داروهای ترک اعتیاد را ندارد.
- بهبود تمرکز و عملکرد شناختی: این روش میتواند به بازسازی مسیرهای عصبی مغز کمک کند و باعث بهبود تمرکز و عملکرد شناختی در افرادی که به دلیل مصرف ماریجوانا دچار مشکل شدهاند، شود.
معایب و محدودیتها:
- نتایج متغیر: اثر rTMS ممکن است در افراد مختلف متفاوت باشد و برخی ممکن است نیاز به جلسات بیشتری داشته باشند تا نتیجه مطلوب حاصل شود.
- هزینه و دسترسی: rTMS یک روش نسبتاً جدید و گران است و همه کلینیکها این درمان را ارائه نمیدهند.
نتیجهگیری:
تحریک مغناطیسی فراجمجمهای (rTMS) یک ابزار امیدوارکننده برای کمک به ترک مصرف ماریجوانا است، به خصوص در مواردی که دیگر روشها موفق نبودهاند. با این حال، تحقیقات بیشتری برای درک بهتر اثرات بلندمدت آن و استفاده از آن در جمعیتهای مختلف نیاز است.
دکتر اعصاب خوب برای درمان افسردگی
برای پیدا کردن یک دکتر اعصاب خوب جهت درمان افسردگی، باید به چند ویژگی کلیدی توجه داشته باشید:
- تخصص و تجربه: دکتری که در درمان افسردگی و اختلالات روانی تخصص داشته باشد و تجربه کافی در این زمینه داشته باشد. بهتر است بررسی کنید که آیا پزشک مورد نظر به طور خاص در زمینهی افسردگی و درمانهای مرتبط مانند دارو درمانی یا رواندرمانی تخصص دارد.
- شنونده خوب بودن: دکتری که به صحبتهای شما با دقت گوش کند، نیازهای شما را درک کند و در انتخاب روش درمانی شما مشارکت دهد.
- پشتیبانی از درمانهای ترکیبی: افسردگی معمولاً با ترکیبی از درمانهای دارویی و رواندرمانی (مثل رفتاردرمانی شناختی یا CBT) درمان میشود. دکتری که به درمانهای ترکیبی و مناسب برای هر بیمار توجه داشته باشد، مؤثرتر است.
- روابط مثبت و اعتماد: برقراری یک رابطه درمانی قوی و مثبت با پزشک بسیار مهم است. شما باید با پزشک خود احساس راحتی کنید و بتوانید به او اعتماد کنید.
- بهروز بودن با جدیدترین تحقیقات: یک دکتر اعصاب خوب با آخرین پژوهشها و رویکردهای درمانی افسردگی بهروز است و میتواند به شما راهکارهای نوین ارائه دهد.
- در دسترس بودن: دسترسی به پزشک در مواقع بحرانی و همچنین برنامهریزی مناسب برای جلسات و پیگیریها میتواند به بهبود سریعتر کمک کند.
- صبر و حمایت: درمان افسردگی ممکن است زمانبر باشد، بنابراین دکتری که با حوصله، حمایتگر و همدل باشد، به روند درمان کمک میکند.

این موارد میتوانند به شما کمک کنند تا دکتر اعصاب مناسبی برای درمان افسردگی پیدا کنید.