مقدمه
تحریک غیرتهاجمی مغز (NIBS) یکی از روشهای نوین در درمان اختلالات عصبی و روانپزشکی مانند افسردگی است. سه روش رایج در این حوزه شامل تحریک جریان مستقیم فراجمجمهای (tDCS)، تحریک جریان متناوب فراجمجمهای (tACS) و تحریک نویز تصادفی فراجمجمهای (tRNS) هستند. این روشها به ویژه بر قشر جلوپیشانی پشتی-جانبی (DLPFC) تمرکز دارند که در تنظیم خلق و پردازش شناختی نقش کلیدی دارد.
tDCS: تحریک جریان مستقیم فراجمجمهای

tDCS با اعمال جریان مستقیم ضعیف (معمولاً ۱ تا ۲ میلیآمپر) بین دو الکترود، باعث افزایش یا کاهش تحریکپذیری نورونی در ناحیه موردنظر میشود.
تأثیر بر DLPFC:

- تحریک آندال (مثبت) در ناحیه DLPFC چپ منجر به افزایش فعالیت نورونی و بهبود عملکرد شناختی و خلقی میشود.
- تحریک کاتدال (منفی) در ناحیه DLPFC راست میتواند فعالیت بیش از حد این ناحیه را کاهش داده و در کاهش علائم افسردگی مؤثر باشد.
مزایا:
✅ غیرتهاجمی و ایمن
✅ هزینه کم و دسترسی بالا
✅ تأثیر پایدار با جلسات مکرر
معایب:
❌ نیاز به جلسات متعدد
❌ احتمال ایجاد عوارض جانبی مانند تحریک پوست
tACS: تحریک جریان متناوب فراجمجمهای

tACS با اعمال جریان متناوب سینوسی در فرکانسهای مشخص، باعث همزمانسازی یا دگرگونی الگوهای نوسانی مغز میشود.
تأثیر بر DLPFC:
- اعمال tACS در فرکانس آلفا (۸-۱۲ هرتز) میتواند با تنظیم فعالیت نوسانی در DLPFC باعث بهبود خلق شود.
- تحریک در فرکانسهای گاما (۳۰-۵۰ هرتز) میتواند اثرات مثبتی بر عملکرد شناختی بیماران افسرده داشته باشد.
مزایا:
✅ تنظیم نوسانات مغزی
✅ امکان شخصیسازی فرکانس برای بیماران
✅ تأثیر سریعتر نسبت به tDCS
معایب:
❌ پیچیدگی در تعیین فرکانس مناسب
❌ نیاز به تجهیزات پیشرفتهتر
tRNS: تحریک نویز تصادفی فراجمجمهای
tRNS جریان متناوب تصادفی در طیف گستردهای از فرکانسها (معمولاً ۰.۱ تا ۶۴۰ هرتز) را اعمال میکند و بهجای همگامسازی، تحریکپذیری نورونی را افزایش میدهد.
تأثیر بر DLPFC:
- تحریک tRNS در ناحیه DLPFC باعث افزایش پلاستیسیته عصبی و بهبود یادگیری و عملکرد شناختی میشود.
- نسبت به tDCS و tACS، اثرات ماندگارتری در بهبود افسردگی دارد.
مزایا:
✅ افزایش تحریکپذیری نورونی بدون نیاز به آند و کاتد
✅ اثربخشی بالا در درمان افسردگی مقاوم
✅ بدون ایجاد عادتپذیری
معایب:
❌ ناشناخته بودن مکانیسم دقیق اثر
❌ نیاز به مطالعات بیشتر برای تعیین پارامترهای ایدهآل
مقایسه روشها با تحریک مغناطیسی فراجمجمهای (TMS)
تحریک مغناطیسی فراجمجمهای (TMS) یکی دیگر از روشهای غیرتهاجمی تحریک مغز است که با استفاده از میدانهای مغناطیسی، فعالیت نورونی را در ناحیه موردنظر تغییر میدهد.
مقایسه با روشهای الکتریکی:
- TMS برخلاف tDCS، tACS و tRNS از میدانهای مغناطیسی برای القای جریان در مغز استفاده میکند.
- tDCS تغییرات تدریجیتر و پایدارتر در تحریکپذیری قشر مغز ایجاد میکند، در حالی که TMS اثرات کوتاهمدت قویتری دارد.
- tACS و tRNS با تنظیم نوسانات مغزی بهصورت همزمان یا تصادفی، میتوانند اثرات متمایزی نسبت به TMS در تنظیم فعالیت قشری داشته باشند.
- TMS به تجهیزات پیچیدهتر و گرانتری نیاز دارد، اما اثرات آن به ویژه در درمان افسردگی مقاوم به درمانهای دارویی اثباتشدهتر است.
بهترین مرکز آر تی ام اس غرب تهران
نتیجهگیری
انتخاب روش مناسب برای تحریک مغزی در درمان افسردگی بستگی به نوع بیماری، شدت علائم و ویژگیهای فردی بیمار دارد. tDCS برای درمان طولانیمدت و مقرونبهصرفه مناسب است، در حالی که tACS برای تنظیم نوسانات مغزی و tRNS برای افزایش تحریکپذیری نورونی و بهبود شناختی کارایی بهتری دارد. در مقابل، TMS با تأثیر قویتر و اثباتشدهتر، گزینهای مؤثر برای درمان افسردگی مقاوم محسوب میشود.
کلمات کلیدی:
- تحریک الکتریکی مغز
- تفاوت tDCS و TMS
- tDCS و افسردگی
- tACS در درمان افسردگی
- tRNS و اثرات آن
- درمان غیرتهاجمی افسردگی
- نقش DLPFC در افسردگی
- تحریک مغزی و سلامت روان
- پلاستیسیته عصبی و تحریک الکتریکی