ناتوانی حرکتی در کودک در حال رشد، دستیابی کودک به مهارت های حرکتی، ارتباطی و شناختی را محدود می کند. فلج مغزی (CP) یکی از این ناتوانی های حرکتی است که مانع حرکت و فعالیت های روزمره کودک مبتلا می شود. به منظور درمان این اختلال، روشهای مختلفی وجود دارد که هرکدام جوانب مثبت و منفی خود را دارند. بهبود فلج مغزی با rTMS توسط دکتر دینش باتیا در مقاله پیش رو [(1)] مطالعه شده است.

تحریک مغناطیسی مغز (rTMS) یک روش غیر تهاجمی است که اثر نورومدولاتوری دارد. به همین دلیل باعث تسهیل در ایجاد حافظه حرکتی، عملکرد حرکتی و یادگیری حرکتی در افراد می شود. این روش میتواند منجر به بهبود فلج مغزی شود. در این تحقیق [(1)] ، تأثیر امیدوارکننده ای از rTMS درمانی برای بیمار CP مشاهده شده است. در انتهای این درمان بیمار سوار بر ویلچر، قادر به خزیدن، زانو زدن و حرکت بعد از 2 دوره درمان شد.

شرح حال بیمار

بیمار مطالعه شده یک دختر 13 ساله بود که در 2 سالگی به عنوان فلج مغزی اسپاستیک کوآدری پلژی (quadripelgic) تشخیص داده شده بود. طبق گزارش های پزشکی و اسکن PET مشخص شد که ناحیه قشر حرکتی مغز وی به شدت آسیب دیده است. البته عملکردهای شناختی او مانند گفتار و حافظه تحت تأثیر قرار نگرفته و او میتوانست به طور عادی درک، ارتباط و صحبت کند.

علاوه بر این ، وی تا سه سالگی سابقه تشنج مکرر داشت اما با استفاده از دارو بهبود یافت و تا 5 سال وی کاملاً عاری از چنین حملاتی بود. وی در سن 7 سالگی قادر به راه رفتن با کمک بود که در نتیجه مصرف داروهای شل کننده عضلانی مانند بکلوفنیک سدیم و بوتاکس به همراه فیزیوتراپی معمول که به او ارائه می شد، بوده است.

به دلیل مشکلات شخصی، مدتی نتوانسته بود درمان را ادامه دهد که منجر به ایجاد ناهنجاری در خم شدن زانو ، انقباض در اندام تحتانی به صورت دو طرفه و انقباض خم شدن آرنج در اندام فوقانی شده بود.
او همچنین دفرمیتی سوآن نک یا ناهنجاری گردن قو را در کارپال و استخوان و پنجه متاکارپال و ناهنجاری دست در مفصل مچ دست داشت. تمام این ناهنجاری ها و انقباضات، او را از انجام هرگونه حرکت بدنی مستقل منع کرده بود.
با وجود همه این مشکلات، پس از دو ماه rTMS درمانی همراه با فیزیوتراپی، بیمار توانست عملکرد حرکتی خود را که در طول 7 سال بدست آورده بود، بازیابی کند. به این شکل که بیماری که با ویلچر به مرکز درمانی آورده شده بود، اکنون می توانست از جایی به جای دیگر بخزد، زانو بزند و حتی با کمک ُیک قدم تا چند قدم برود.

بحث و نتیجه گیری

در مطالعات مختلف نشان داده شده است که تحریک TMS در مناطق قشر پیش پیشانی و حرکتی مغز، باعث فعال شدن ترانس سیناپسی مدارهای زیر قشر می شود که وظیفه فعالیت حرکتی و مدیریت اسپاسم را بر عهده دارد. علاوه بر این ، استفاده از TMS به شکل ابزار تحقیق برای تسهیل در ایجاد حافظه حرکتی، عملکرد حرکتی و یادگیری حرکتی در افراد داوطلب سالم ، فرضیه جالبی را برای بیماران مبتلا به اختلالات عصبی و روانشناختی مطرح کرده است. همچنین rTMS از طریق نورومدولاسیون قشر مغزی منجر به افزایش فعالیتهای عصبی که در مسیر حرکتی جهت بهبود عملکرد عضلات است میشود.

تغییرات سریع مشاهده شده در این بیمار می تواند ناشی از تمام اثرات ذکر شده برای rTMS باشد. درمان قادر به بازیابی حافظه حرکتی که یکبار پس از 7 سالگی از دست رفته بود شد و با ادامه تراپی فعالیتهای عملکردی بیشتری در بیمار اضافه شد. همچنین شایان ذکر است که این دختر در طی و بعد از rTMS درمانی دچار تشنج نشد. بنابراین، می توان نتیجه گرفت که rTMS به دلیل اثرات نورومدولاتوری خود، یک روش درمانی مؤثر و بی خطر برای معالجه بیماران مبتلا به سی پی اسپاستیک است. در این روش با بهبود فعالیت حرکتی به همراه کاهش اسپاسم عضلات و تسهیل حافظه حرکتی و عملکردهای یادگیری بهبود قابل توجهی حاصل میشود.

 

منبع:

keyboard_arrow_up